۲۲ بهمن ۱۳۸۷

Under Clouds















چرا نمی توان زیبایی ها را به قدر کمالی که چشمان درک می کنند ثبت کرد؟
چرا زیبایی ها همیشه بزرگتر از کادرهایی است که بسته می شود؟ هر کادر و ترکیبی که می بندی هنوز جایی برای المانی کم دارد؟
دیاف، فوکال و . . هیچکدام نمی توانند کاری کنند که تو آن زیباییها را بر روی سنسور بگنجانی، دور که می شوی دیگر آن جلوه برای تو نیست و زیبایی دیگری بر تو نمایان می شود و چون نزدیک گردی غرق در زیبایی می شوی و چشم و دوربین نمی تواند از درون زیبایی ها را ببینند و ثبت کنند!؟
در ابتدا فکر می کردم که این منم و دوربین من است که توانایی اینکار را ندارد، ولی وقتی به عکس زیبایی نگاه می کنم که قبلا آنجا را دیده ام پی می برم که این کار نه از من و نه از هیچ کس دیگری بر نمی آید
عکس های زیبا قسمتی از زیبایی آن مکان و در زمان معلومی است، حال تصور کن که اگر عکسی توانایی نشان دادن همه آن زیبایی ها را داشته باشد چه شاهکاری می شود!؟
یک عکس شاهکار همان خلقت دوباره است. آنگاه که تو با خالق یکی شوی و آنچه را که در ذره ذره آفریدهایش است را ببینی تو هم زیبایی توصیف ناپذیر و دست نیافتنی را خلق خواهی کرد

۲۰ بهمن ۱۳۸۷